شیرمحمد
نام خانوادگی : سپــاهی
نام پدر : سردار محمد سلیم سپاهی
نام مادر : بی بی گنج خاتون سپاهی
سال تولد : 1271 ه .ش
سال شهادت : 1305 ه . ش
شجره :
نسب پدری سردار شیرمحمد سپاهی :
شیرمحمد فرزند سردار محمد سلیم خان سپــــــاهی ، فرزند سردار الهداد خان سپــــــاهی،ف سردار للّلا خان سپـــاهی،ف سردار عزّت خان سپــــــاهی،ف نواب خان، ف مـیـــــــــــــــر ویــــــــــــدی حاکم قدرت مند خارانی است، که از نوادگان نواب های خاران و سرداران بزرگ رند مثل سردار هیبت خان و سردار بیبگر خان «bibagr khan» می باشد.
نسب مادری سردار شیرمحمد سپاهی :
گنج خاتون
· نام پدر : سردار درخان«dorkhan» سپاهی
· نام مادر : بی بی مریم میر ارباب فرزند میر عثمان حاکم قدرت مند هشّک واقع در سراوان می باشد.
توضیحات :
پدر سردار شیرمحمد ، سردار قلعه جهلاد «پایین» واقع در جالق بوده است.نسب وی به طایفه ی بزرگ رند«rend» در شهر خاران از شهرهای بزرگ پاکستان می رسد.قلعه جهلاد یکی از چهار قلعه بزرگ طایفه سپــــــاهی می باشد.
سردار شیرمحمد داماد سردار جلال خان سپاهی « سردار قلعه سرکوه » بوده است.
شیر محمد پس از کشته شدن پدرش « سردار محمد سلیم خان » به سرداری قلعه جهلاد رسید.و بعد از شهادت سردار جلال خان ، به سرداری کل طایفه ی سپاهی رسید.
فعالیت های سردار شیرمحمد :
شیرمحمد در زمان کشته شدن پدرش 18 سال داشته که در آن دوره فعالیت هایی همچون دوبار حمله به جیرفت در استان کرمان و به دست آوردن غنایم و اسرای جنگی داشته است که لیاقت خود را برای به دست آوردن مقام سرداری اثبات کرده.
گرفتن انتقام خون سردار جلال خان : جلال خان سرداری عادل و نرم خو و در عین حال قدرتمند بود که در آن زمان سرداریه کل طایفه ی سپاهی را بر عهده داشت ،وی چون فردی عدالت خواه بود مردم و رعیت ها ی خود و سایر طوایف را از پرداخت مالیات به حاکمان زور گوی آن زمان منع می کرد،چون در آن زمان زندگی بر مردم عادی و رعیت ها به سختی می گذشت به همین جهت حاکمان از وی نفرت داشتند و طی یک برنامه ریزی دقیق در زمانی که سردار شیرمحمد در جنگ با جیرفت بود و با همکاری عده ای از طوایف اطراف ، پسر عموی وی ، « خانمحمد» را برای قتل جلال خان مامور کردند . خان محمد با پشتیبانی لشکر حاکم به قلعه سرکوه نفوذ کرده و جلال خان را از دور با تیر مورد هدف قرار می دهد و چون مردان طایفه در جنگ جیرفت بودند، توانستند قلعه سرکوه را تصرف کنند و خانواده سردار به قلعه جهلاد فرستاده شدند. و به مدت 6ماه طایفه ی سپاهی بدون سردار می شود.
پس از مدتی خبر به شیر محمد میرسد و وی باسرعت خود را به جالق رسانده و خان محمد را در قلعه شیشه ریز و در دیوان«مجلس» حاکم چراغ خان نعمت اللهی به قتل میرساند. و در آن مجلس که تمام سرداران طوایف اطراف و حاکم حضور داشتند قسم می خورد که تمام بانیان توتئه قتل سردار جلال خان را به قتل می رساند،بعد نامه ای به میـــر دوست محمد خان بارکزهی که برادر قسم خورده سردار جلال خان است می فرستد،پس از رسیدن این نامه میر دوست محمد خان خود را در اسرع وقت باد لشکر هزار نفری همراه با توپ و مهمات کامل به جالق می رساند در این موقع حاکمان و متولیان این قضیه از ترس کشته شدن، در شیشه ریز « یکی از قلعه های حاکمان جالق » مخفی شدند و آب دو قنات بزرگ جالق ، گوگن و خوشاب را در خنادق و زمین های کشاورزی رها کردند تا مسیر ورود لشکر میر دوست محمد خان و شیرمحمد مسدود شود،با انجام این کار لشکر نتوانست توپ های خود را به نزدیکی قلعه ببرد و لشکر از بالا کوهی که به قلعه دید داشت به سمت قلعه شلیک کردند ، چون قلعه در جای گودی قرار داشت گلوله های توپ به آن اثابت نکرد،در همین بین میر دوست محمد به دلیل جنگ هایی که در ایرانشهر وجود داشت وباید سریع برمی گشت،با شیرمحمد نقشه ای برای انتقام طرح کرد که قرار شد ، میر دوست محمد به شهر خود رفته و بعد از جنگ برگردد و این نقشه را که در آن قرار شد تمام حکام و سردارانی که در این توتئه دست داشتند را به صلح دعوت کنندودر همان مجلس آنها را به قتل برسانند.
بعد از بازگشت دوست محمد به تمام حکام و سرداران نامه فرستاند و آنها را به صلح در قلعه دزک«یکی از قلعه های سراوان» دعوت کردند،وقتی که همه در قلعه حاضر شدند ، شیرمحمد دستور داد تا درهای قلعه را ببندند و بعد همه را به قتل رساندند.
در آن قضیه حاکمان و سردارانی چون : حاکم چراغ خان ، سردار احمد خان ، سردار صاحب خان « سردار وقت دهوار » ، سردار کام خان « سردار وقت یکی از طوایف در جالق » و ... را به قتل رسیدند.
شهادت سردار شیرمحمد :
سردار شیرمحمد در تاریخ 1305 ه . ش با توتئه ای باز هم از جانب حاکم وقت شهر جالق و دست به یکی عده ای از نزدیکانش که با سرداری او مخالف بودند و طبق نقشه ، سه نفر از نزدیکانش به قلعه ی سرکوه که توسط ساحری از قبل سحر شده بود تا تمام افراد آن به خواب بروند،با همکاری دربان وارد قلعه شده و سردار را در حالیکه پسر کوچک وی روی دستش خواب بود،در خواب به شهادت رساندند.وبعدها سهراب ، برادر وی برای انتقام خون ســــــــــــــــــردار شیـــــــــــــــــرمحمد به جالق آمد ،وانتقام خون وی را گرفت .
نظرات شما عزیزان: