طایفه قروتخوار
در کتاب زادسروران سیستان نوشته رییس الذاکرین در وصف این طایفه چنین آمده است :
سیصد سوار موشکار ****** همه چتله نو قروت خوار
در این بیت موشکار به معنی شکارچی می باشد که اشاره به حرفه سواران قروتخوار و چتله دارد
طایفه قروتخوار:
به گفته بزرگان قوم و آنچه سینه به سینه نقل شده نسب این قوم به سه برادر میرسد که از فارس به این منطقه کوچ نموده و به طایفه بزی بسیار نزدیک بوده اند
و نامیدن این طایفه به نام قروتخوار برگرفته از حرفه اکثریت این قوم یعنی دامداری که قروت (کشک) نیز از محصولات این شغل بوده است ,می باشد
قروتخوارها عمدتا مردمی تنومند ,قوی پنجه و پر هیبت بوده و در بیان نیز تند گفتاربوده اند
این طایفه از آنجایی که دارای اجتماع منسجم بوده در حوزه قدرت هیچ یک از خوانین چون پردل خان,محمدشریف خان و محمدرضاخان اسکان نیافته و خوشامد گویی هیچ یک را نگفته است
از اقتدار خاصی برخوردار بوده است ودر مقابل پرداخت باج ومالیات دامها و حق علف چر به مامورین دولت (گوگیر) مقاومت مینمودند و زیر بار آن نمیرفتند
یکی از نمادهای اقتدار اقوام در سیستان معرفی نکردن افراد قوم به دولت و ندادن سرباز بوده است که این امر توسط کدخدا انجام میشده . در زمان کدخدایی , کدخدا مزار مشهدی ,ایشان تنها یک سرباز معرفی نموده است و از فرستادن افراد بیشتر امتناع نموده است که این موضوع را میتوان از نشانه های قدرت و اقتدار این قوم برشمرد
در مورد اقتدار این قوم همین بس که بسیاری لز طوایف گاودار سعی در قرابت با طایفه قروتخوار را داشتند تا در مواجهه با سایر طوایف گاودار امنیت خود و علوفه دامهایشان که نقش حیاتی در دوام و بقاء آنها را داشته تامین وتضمین نماید .
با توجه به اینکه این قوم در سواحل هامون وصابری زندگی میکردند شکار پرندگان وصید ماهی یکی از اصلیترین منابع تغذیه آنها بوده است و مردان این طایفه در شکار پرندگان بدون اسلحه مهارت مثال زدنی داشتند
سکونت :
مردم این قوم شامل عشایر نیمه کوچنده که محل سکونتشان در حاشیه هامون و صابری از جنوبیترین قسمت هامون (سنگل, sengol ) در نزدیکی سفید آبه تا کرانه های صابری و خاریکه بصورت فصلی یا بسته به شرایط علوفه دامهایشان ( که اغلب گاوداربوده اند)متغیر بوده است
البته محل اصلی سکونت بخش عشایر این قوم منطقه شند برنگ (shand_e_bareng ) در فاصله 5 کیلومتری شمال میل نادر و سرکال (sar_e_kal ) در غرب کوه خواجه و شورود ( shorod) در شمال کوه خواجه بوده است که هنوز آثاری از آنها دراین مناطق بر جای است .
بخشی از این طایفه نیز روستا نشین بوده اند و در روستاهای دادی, ده لطف الله , کوه خواجه و سامیه ... از روستاههای حاشیه هامون از بخش شیب آب ساکن بوده اند وهنوز عده ای از آنها در این مناطق هستند . به نقل از ریس الذاکرین در کتاب اقوام سیستان در سال 1288 بخشی از این طایفه در ده کدخدا عوض ساکن بوده اند
پس از بروز خشکسالیهای پی درپی در سیستان واز بین رفتن تالاب هامون این قوم مجبور به ترک مامن و ماوای خود شدند و اکثرا در شمال ایران (ترکمن صحرا ) گلستان کنونی و زاهدان و شهر زابل و مشهد و کرج ساکن شدند
بزرگان :
این طایفه همانند تمام اقوام سیستان از اجتماع منسجم برخوردار بوده است که حل مشکلات درون جامعه شان وهمچنین تعامل با دیگر طوایف با رویکردی کدخدامنشانه مواجه بوده است , کدخدا علی کرم بیک (حدود سالهای 1290 الی 1315 )که در سامیه ساکن بود و مشکلات هر دو بخش روستانشین و دامدار ساکن هامون را رفع و رجوع مینمود و با توجه به اینکه پراکندگی سکونت طایفه قروتخوار گسترده بود و در صورت بروز مشکل حضور به موقع کدخدا علی کرم بیک میسر نبود از این رو کدخدا عبدالله ملاحسین در قسمت حاشیه هامون ( بخش دامدار ) امور طایفه را مدیریت مینمود (1290 - 1330 )پس از آن کدخدا مزار مشهدی (1330-1385 ) و در حال حاضر کدخدا حبیب مشهدی
منابع :
کتاب زاد سروران سیستان نوشته رییس الذاکرین
دانشنامه ویکیپدیا (ایجاد شده توسط نگارنده )
بزرگان قوم
برگرفته از مقالات تالارگفتمان
@Tayefe_ghorotkhar