تیره های ایل بزرگ نارویی استان سیستان وبلوچستان می باشد.



بخش اول : شیرزایی های سیستان

 

سر سلسله این طایفه مردی به نام شیرخان یا سخی شیرخان در عصر خودش از معروفیت

 خاصی برخوردار بوده به خصوص در مورد نان دهی و زهد و تقوی از وی داستان هایی به جا

مانده اما در حال حاضر سند و مدارک زنده ای موجود نیست . گویند روزی سخی شیر خان

همراه بستگانش که کلا به شغل دام داری و پرورش دام اشتغال داشته اند از محلی به محل دیگر

کوچ و در این کوچ بایستی از مناطق کویری و بی آب و علفی گذر کنند از طوایف بلوچ آن

زمان که گویا سنجرانی  بوده اند تصمیم می گیرند  در بین راه در محل بیابان  با لشکریانی ,شیر

خان را غافل گیر که از عهده پذیرایی مهمانانش بر نیاید و جهت وی شرمندگی و سرشکستگی

بوجود بیاورند از این رو با تعداد بی شماری در یک منطقه بی آب و علف به کوچ شیرخان

ملحق می شوند سخی شیرخان سخاوتمند به بستگانش که آن زمان با آسیاب های دستی گندم آرد

می کردند دستور می دهد تمام آرد و آب چوب چادر ها را جمع آوری و با پختن یک عدد نان به

نام    « کماچ» که به بلوچی « وری» می گویند و زبع یک نفر شتر جوان که کل گوشت آن

شتر هم داخل دیگ های بزرگی به تبخ می رسد از مهمانان ناخوانده اش چنان پذیرایی که نه

شیرخان بلکه خود آنان سر افکنده و شرمنده می گردند و قسمت قابل ملاحظه ای از نان و

گوشت هم به مصرف نمیرسد و لشکریان فضول باشی با سر افکندگی محل را ترک و از آن

روز سخی شیرخان به نام شیرخان یک نانی معروف می گردد دیگر نقل و قولی که از وی شنیده

شده در یکی از کوچ هایش در محلی سخت و دشوار آب و آذوقه آنها به اتمام می رسد سر انجام

سر صدای همسایگان و بستگانش از تشنگی بلند و اظهار ناراحتی و غوغا و دلتنگی بوجود می

آید سر انجام در محل باتلاقی دستور اطراق کوچیان را می دهد سخی شیرخان که عرصه بر

اقوام خویش ناگوار می بیند در گوشه ای خلوت پتو روی خودش می اندازد و با خدای خویش به

راز و نیاز می پردازد لحظه ای بعد از مرهمت الهی لکه ی ابر سیاهی از طرف قبله نمایان و

بر سر کوچیان میریزد و چنان می بارد که تمام زمین های اطراف را آب فرا می گیرد که

همسایگان و بستگانش چندین روز به خوشی در آنجا زندگی می کنند از داستان های دیگری که

در مورد این مرد بزرگوار تعریف شده است هنگام فرا رسیدن مرگش به خویشان

و فرزندانش وصیت می کند بعد از فوتم جسد مرا روی تپه ای که کنار رودخانه است بگذارید

پس از اینکه چند عدد کبوتر دور جنازه ام فرود آمداند و پرواز کردند مرا در همان محل به خاک

بسپارید . که این کار هم بعد از فوت نام برده به وقوع پیوسته است . 


از افراد سرشناس طایفه شیرزایی(نارویی) دهستان لوتک از غلامرسول زیبنده وغلامرضا

راشکی نام برد که از منطقه شهرکی ونارویی - قلعه نو -

به این منطقه کوچیده اند.


بخش دوم : شیرزایی های بلوچستان (شیرانی)




شیرانی نام تیره ای از طایفه نارویی است که در بلوچستان جنوبی ایران(مکران)  حدود 300

سال بر بلوچستان حکومت کرده اند


حوزه ی تحقیق محدوده ای است که تابع حکومت بنت در زمان خاندان شیرانیها است و آن شامل منطقه ای است

بنت و دشتهای که تابعی از بنت است ،فنوج و کتیج که در اسناد از آنها به عنوان فنوج ویشته هم نامبرده می شود.

این منطقه در جنوب غربی بلوچستان قرار دارد و در تقسیمات کنونی کشور دهستا نهای بنت و فنوج و کتیج تابع بخش بمپور از شهرستان ایرانشهر ،و دشتهای تابع شهرستان چاه بهار می باشد.

دامنه ی حکومت بنت تا زمان علیخان ،آخرین حاکم خاندان شیرانیهای محدود به دو منطقه ی بنت و دشتها بود .با مرگ محمد خان شیرانی حاکم فنوج و کتیج نیز جزو قلمرو حکومت بنت شد.



قلمرو حکومت بنت در زمان علیخان نقدی محدود بود ،از جنوب به دریای عمان حد فاصل رود خانه های رابچ و سدیچ ،از شمال به مناطق دلگان و مسکوتان ،از شرق به مناطق لاشار و مسکوتان ،واز غرب به کوههای بشاگرد از ناحیه تنگ تامیهان

مناطق فنوج و کتیج کوهستانی هستند. وهوای انها از دیگر قسمتهای حوزه تحقیق خنک تر است .فنوج در حد بالای حوزه ه ی آبریز رودخانه رابچ واقع ،و شامل یک فرورفتگی است که از شرق به غرب کشیده شده است.ارتفاع آن از سطح دریا 800متر .تمام این دو منطقه آبی است که توسط چشمه های ،قنوات و رود خانه های آبیاری می شوند .مهمترین محصولات آن ها خرما ، ذرت و گندم است .علاوه بر آن کشت برنج در فنوج ،در توتون در کتیج اهمیت بسزائی دارند ،خرمای در امتداد رودخا نه ها قرار دارند،و در پاره ای آر آنها تمامی زمین های روستا به وسیله ی آب همان رود خانه مشروب می شوند.

فنوج در دامنه ی کوه سفید واقع است.راه ارتباطی فنوج جاده ای است خاکی به طول 90کیلومتر از ده اسپکه – که در 120کیلومتری شهرستان ایرانشهر قراردارد.ده فنوج وده کتیج نیز توسط جاده ای به طول تفریقی 60کیلومتر به دیکدیگر مرتبط می باشند .راه ارتباطی بنت و فنوج نیز جاده ای است مال رو در پیچ و خم رودخانه رابچ .این رودخانه در منطقه ی فنوج به نام رود خانه فنوج و در نزدیکی بنت به نام رود خانه ی بنت خوانده می شود.