طایفه سرحدی از طوایف بلوچ است، نام این طایفه برگرفته از مکان زیست آنها یعنی منطقه سرحد در بلوچستان ایران است که شهرهای خاش و زاهدان از مهمترین شهرهای این منطقه هستند. شغل اصلی این طایفه دامداری بوده که شرایط زیستی آنها ایجاب میکرده است تا به بیشتر به کار دامداری بپردازند و کمتر به کشاورزی روی بیاورند. افراد این طایفه از نظر مشخصات بارز ظاهری دارای قدهای بلند استخوانی، بینی کشیده و دارای لهجهخاصی میباشند که دلالت بر اصالت ریشه دار آنهاست. مردم این طایفه، تیزهوش ونیز تبحر خاصی در امر ردیابی دارند. این خصیصه به دلیل نوع زندگی ومکان زیست آن هابطورفطری و اکتسابی تقویت شده است؛ که بدون تردید همواره دستخوش حمله وهجوم قبایل ناامن همجوار قرار میگرفتهاند. درکتاب احیا الملوک در مورد سرحد چنین بیان شده است. چون ملک را از سپردن وکالت امور سیستان به سلطان احمد گران آمد، ترک ترقون کرده، راهی سرحد شد و دو سال در آنجا ماند وعاقبت به هند رفت.[۱] احمد سلطان مدت هشت سال در سیستان حکومت کرد و همواره سرحدیان با وی جنگیدند تا از حکومت خلع و به جای وی محمد سلطان اولاش آغلی به حکومت رسید. تعدادی ازسرحدیهای سیستان سنی مذهب وشماری نیز شیعه هستند. در سالهای ۵–۱۹۰۳ میلادی حسینا، سیاه مرد، شیردل سرحدی از بزرگان و ریش سفیدان این طایفه بودهاند. در این زمان سرحدیها در روستاههای سیاه مرد، حسین، زینل، لطف ا... و همچنین روستای دیوانه سکونت داشتهاند در حالی که تعداد قابل توجهی از آنان در کوهپایههای قائنات و حاشیه پشت دریاچه هامون مستقر بوده و همانند دامداران کوچ کننده، روزگار میگذرانند. در اواخر دوران حکومت زندیه و اوایل دوره قاجاریه، زمانی که دامنه ناامنی به منطقه سرحد رسید، این طایفه ترجیح داد تا به مکانهای امن تری در داخل سیستان کوچ کنند. اما تعداد قابل توجهی نیز به زادگاه اولیه خویش بازگشتند وبا سرسختی تمام در تنازع بقای خویش کوشیدند.[نیازمند منبع]
معمرین طایفه، تیرههای وابسته به سرحدی را اینگونه برمیشمارند:
تیره سرحدی سنجری کوهشاه از بزگان ونسل سلطان حسین علی داد میباشند
اکنون طایفه سرحدی در سیستان، از روستای سرحدی تا منطقه شیخ علی و همچنین در اطراف منطقه لوتک پراکنده و اکثر آنان به کار دامداری و کشاورزی مشغول هستند. وکوه شاه زندگی میکنند